همه میگن یا امام رضا. به نام خداهمه میگن یا امام رضا سلام سلام امام خوبم همه دلخوشیم اینه که جواب سلام واجبه و هرچند چشم دیدنم را . به نام خدا این پست من ادامه پست قبلی است که شما می توانید در ادامه آن را مشاهده نمایید. بیائید پرسشگری را تجربه کنیم. ویژه نامه قرآن و ماه رمضان.

روابط ما با عراقيها رو به تيرگي ميرفت و آنها هنوز موضوع نماز جماعت را مسكوت گذاشته بودند. بعدها فهميديم ما را آزاد گذاشتهاند تا ببينند چهكار ميكنيم.

دست نوشته های یک جانباز وبگرد. توصیهای که امام در بستری بیماری به آیت الله خامنهای کردند. گروه تاریخ مشرق- بی شک شخص مقام معظم رهبری را میتوان تاریخ زنده نظام جمهوری اسلامی دانست. ایجاد امید در دل مردم.

سه شنبه هجدهم اسفند ۱۳۹۴.

دست بدار از طعام مایده جان رسید. قلب ضلالت شکست لشکر ایمان رسید. لشکر والعادیات دست به یغما نهاد. ز آتش و الموریات نفس به افغان رسید. البقره راست بود موسی عمران نمود. مرده از و زنده شد چونک به قربان رسید. روزه چون قربان ماست زندگی جان ماست. تن همه قربان کنیم جان چون به مهمان رسید. زانک چنین ماه صبر بود که قرآن رسید. نفس چون محتاج شد روح به معراج شد.

نخستين فصل نامه آنلاين ادبيات داستاني ايران منتشر شد. محمد جواد جزيني سرپرست مدرسه داستان ازانتشار. ادبيات داستاني ايران خبر داد. فصلنامه داستان نامه درواقع نخستين. فصلنامه داستان نامه است كه به موضوع ادبيات داستاني مي پردازد به سردبيري مصطفي عليزاده منتشرمي شود. جزيني همچنان تاكيد كرد كه دراين. براي نخستين بارخوانندگان دركنارمطالعه متن امكان تماشاي فيلم وصدا را هم خواهند داشت. شماره نخست داستان نامه در هفته اول بير ماه منتشر مي شود. مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه كنيد.

زندگی نامه سردار رشید اسلام پیشمرگ کرد مسلمان شهید کیکاوس پیری فرمانده محور سپاه مریوان. کیکاووس پیری از فرماندهان مهم برخی محورها بود. شهید کیکاوس پیری از نگاه همرزمان. من هيچ وقت يادم نمي رود ما در.

پاسداران ای وارثان بدر و حنین. این وبلاگ متعلق به جوانی است که عاشق سپاه است. با خامنه اي كسي نگردد گمراه او در شب فتنه مي درخشد چون ماه. در هر نفسم براي او مي خوانم لا حول ولا قوه الا بالله. نوشته شده در تاریخ یکشنبه هفتم اسفند 1390 توسط ملاک. نزدیک به یک اربعین از عروج حاج بخشی می گذرد. گر چه علم سبز و سیمینوف غنیمتی حاج بخشی به خاطراتی ماندگار در تاریخ این سرزمین بذل گشته است اما.

در ردپای نور ,. می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست. آنچنان که تارو پود قلب من از هم گسست. می روم با زخم هایی مانده از یک سال سرد. آن همه برفی که آمد آشیانم را شکست. می روم اما نگویی بی وفا بود و نماند. از هجوم سایه ها دیگر نگاهم خسته است. تاول غربت به روی باغ احساسم نشست. طرح ویران کردنم اما عجیب و ساده بود. روی جلد خاطراتم دست طوفان نقش بست.